آقای مهندس میرحسین موسوی!به کجا چنین شتابان

آقای مهندس میرحسین موسوی!

                                                        

پنجمین بیانیه شما هم صادر شد، از زمانی که در سایتها خواندم که شنبه قصد صادر کردن بیانیه ای دیگر دارید، به خود می گفتم: حتماً بر روح شما هم "سکینه ی الهی" نازل گشته است، حتماً با اینکه "فرصت" ننمودید تا در نماز وحدت آفرین و دشمن شکن جمعه شرکت کنید، فرمایشات ولی فقیه زمان را شنیده یا خوانده اید، حتماً برای شما هم قانون و "ره بری" فصل الخطاب است، حتماً برای شما هم حمایت بیگانه ننگ است، حتماً برای شما هم ورود منافقین، اراذل و اوباش در صفوف "ملت" غیرقابل تحمل است، حتماً برای شما هم ...

هر چه بیشتر با خود می گفتم، امیدی پررنگ نمی شد و بلکه ناامیدتر می شدم، چه اینکه شما صبح شنبه در جلسه فوق العاده شورای نگهبان قانون اساسی شرکت ننمودید و این برای من تنها یک پیام داشت: راه قانون را به "هیچ" می شمارید!

آقای موسوی، نخست وزیر 8 سال دفاع مقدس!

شهدا به قلب صفوف دشمن زدند تا "قلب" ولی فقیهشان را شاد کنند، امروز شما کجا را نشانه رفته اید؟ آیا شهدا از این اقدامات شما راضی هستند؟ بدون شک شهدا شما را برای اعمالتان که خواسته یا ناخواسته مورد حمایت "صدای استکبار" و "تلوزیون بهاییت" است، نخواهند بخشید...

آقای میرحسین!

چه کسانی خط سیر بیانیه های شما را ترسیم نموده یا به شما برای این سیر مشاوره می دهند؟ چه کسانی برای شما پیش نویس بیانیه ای را ترتیب می دهند که در آن رهبر معظم انقلاب، "بی انصاف" و "دارای منافع کوچک" شمرده شود؟

چرا در بیانیه هایتان نظام را به "مسیرهای خطرناک" در اعتراض تهدید می کنید؟ چرا دم از قاون می زنید ولی به طور صریح دعوت به بی قانونی می نمایید؟ چرا خود و طرفدارانتان را "پرچم دار دفاع از نظام اسلامی" می دانید و در عمل به آسیاب دشمن آب می ریزید؟ به کدامین مستند و قانون و مرام چنین وقیحانه نظام را به "دروغ"، "تقلب"،"کجروی"، "نااهل و نامحرم بودن مقامات"، "عدم بی طرفی شورای نگهبان"، "سحر"، " مسلخ کشیدن جمهوریت"، "استبداد"، "تحجر" و ... متهم می نمایید؟ چرا برخلاف فرمایش صریح رهبری، کماکان آتش "اردوکشی خیابانی" را روشن نگاه می دارید و طرفداران خود را به این عمل تشویق می نمایید؟ چرا؟ چرا؟

آقای موسوی!

ای کاش شما در این انتخابات شرکت نمی کردید، ای کاش آبروی 30 ساله ی خود را 3 ماهه به باد نمی سپردید، ای کاش شما همان مهندس بسیجی باقی می ماندید؛ آخر کدام بسیجی واقعیست که به حرف "فرمانده" نه، "ولیّ" خود بی اعتنا باشد...

ای کاش به سمت دیار "صفین" شما را حرکت نمی دادند...

آقای مهندس! به کجا چنین شتابان...؟

نظرات 1 + ارسال نظر
فرهاد 4 تیر 1388 ساعت 03:22 ب.ظ

دوست عزیز سلام
پیداست که شما هم نگران وضع موجود و بی قانونی هستی. با شما موافقم زیرا اگر قانون نباشد نظم عالم بهم میریزد. از شما که انسانی قانون مدار هستید یک سوال داشتم. می شود منظور خود رااز تلویزیون بهائیت اعلام بفرمایئد؟ دوست عزیز شما حتما مسلمانی و میدانی که تهمت گناهی بزرگ است درثانی شما اهل قانون هستی پس باید برای حرف های خود دلیلی محکمه پسندو قانونی ارائه دهی. امیدوارم دلیل و منبع شما برای ایراد این اتهام صحبتهای آقای حداد عادل نباشد زیرا که ایشان اصلا عادلانه به قاضی نرفته اند اما شما لطفی به این برادر کوچکتر بکن و قبل از تکرار حرفهای ایشان کمی فکر کن زیرا تنها تفاوت انسان و طوطی قدرت فکر اوست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد